قرار است فرزندی به دنیا بیاید. پیش از تهیه هر چیز دیگری، اعضای خانواده به دنبال یک نام نیک برای او هستند. بعد از انتخاب نام، منتظر تولد میمانند و با مدارک لازم به ثبت احوال مراجعه میکنند تا در کوتاهترین زمان شناسنامه فرزندشان صادر شود. این بخش از فرایند، معمولاً سادهترین و شیرینترین مرحله زندگی پدر و مادر است.
اما برای کارآفرینان ماجرا کاملاً متفاوت است. کسبوکارها فرزندان کارآفریناناند؛ پس از تصمیم به راهاندازی، اولین اقدام انتخاب یک نام تجاری برای کسبوکار است. با این حال، ثبت برند در ایران نهتنها ساده نیست بلکه شبیه گذر از «هفتخوان رستم» است!

ثبت برند یا علامت تجاری در ایران یکی از زمانبرترین و پرچالشترین مراحل شروع کسبوکار به شمار میرود. اینجا همان سؤال قدیمی مطرح میشود: اول باید برند ثبت شود بعد کسبوکار راهاندازی شود یا برعکس؟ پاسخ در ایران چیزی شبیه معمای «مرغ و تخممرغ» است!
روند فعلی ثبت برند
برای ثبت علامت تجاری مدارکی لازم است. صرفنظر از اینکه متقاضی حقیقی باشد یا حقوقی، مجوز فعالیت و در صورت استفاده از حروف لاتین، کارت بازرگانی از مدارک ضروری است. یعنی ابتدا باید کسبوکاری راهاندازی شود، مجوزهای آن دریافت گردد و سپس نوبت به ثبت برند برسد. اما واقعیت این است که برندهایی توسط افرادی ثبت میشوند که هیچگونه فعالیتی نداشته و سالهاست کسبوکاری راه نینداختهاند!
چالش دیگر، الزام به داشتن کارت بازرگانی برای ثبت برند لاتین است. فرآیند دریافت کارت بازرگانی خود یک «هفتخوان» دیگر است. جالب اینکه برخی واسطهها بدون کارت بازرگانی هم برند لاتین ثبت میکنند؛ البته با هزینههای سنگین!
حال تصور کنید یک استارتاپ نوپا بخواهد فعالیت خود را آغاز کند. با قوانین فعلی، ثبت برند برای چنین مجموعهای تقریباً غیرممکن است؛ چه رسد به اینکه بخواهد این مسیر را سریع و بیدردسر طی کند.
قوانین غیرشفاف و نقش سلیقهها
طبق ماده ۹ قانون ثبت علائم و اختراعات، در دو حالت تقاضای ثبت برند رد میشود:
در صورتی که علامت مخالف مقررات باشد.
در صورتی که علامت قبلاً ثبت شده یا شباهت آن با علامتی دیگر «به اندازهای» باشد که مصرفکنندگان عادی را به اشتباه بیندازد.
به عبارت «به اندازهای باشد» دقت کنید. اینجاست که پای سلیقهها و در نتیجه پای «کارچاقکنها» به میان میآید. همین ابهام، فرصت سوءاستفاده را فراهم کرده است؛ تا جایی که شرکتهای خاص یا افراد دارای روابط میتوانند برندی ثبت کنند که نهتنها مشابه برندهای قبلی است، بلکه حتی بدون مجوز فعالیت و کارت بازرگانی انجام میشود—البته با پرداخت چند صد میلیون ریال!
مشکلات دیگر در روند ثبت برند
اعتبار ۱۰ ساله ثبت برند: این موضوع باعث شده عدهای صرفاً نامها را ثبت کرده و بعد برای فروش عرضه کنند. کافی است به برخی شرکتهای ثبت مراجعه کنید؛ زونکنهای پر از برندهای آماده فروش با قیمتهای نجومی پیش رویتان خواهد بود.
انباشت نامهای بلااستفاده: درست مثل خانوادهای که برای فرزندشان بخواهند نام «محمد» انتخاب کنند، اما با پاسخ «قبلاً ثبت شده» روبهرو شوند. همین مسئله انتخاب نام برای کسبوکارها را به کابوس تبدیل کرده است.
تناقض با واقعیت بازار استارتاپها: در حالی که بیش از ۹۹ درصد کسبوکارهای نوپا در همان سال اول از دور خارج میشوند، ثبت ۱۰ ساله برند باعث قفل شدن نامها برای سالهاست.
راهحلهای ممکن
آیا نمیتوان سامانهای مشابه ثبت دامنه اینترنتی (Domain) ایجاد کرد؟ سیستمی که بهطور اتوماتیک و با کمک هوش مصنوعی امکان ثبت سریع برند را با چند کلیک فراهم کند و مدتزمان ثبت محدودتر باشد تا اگر استفاده نشد بهراحتی آزاد شود. چنین راهکاری هم فرآیند ثبت برند را تسهیل میکند و هم مانع احتکار نامهای تجاری میشود.
واقعیت این است که بسیاری از بروکراسیهای پیچیده اداری ما، ناشی از قوانینی با بیش از ۴۰ سال قدمت هستند. تنها با ایجاد یک سامانه ثبت برند موقت میتوان سرعت راهاندازی کسبوکار را تا ۴۰ روز کاهش داد؛ موفقیتی بزرگ که هیچ ارتباطی به تحریمها یا روابط بینالمللی ندارد.
به امید روزی که بهجای تراشیدن هزاران بهانه برای کاستیها، تنها یک دلیل محکم برای تلاش و موفقیت کافی باشد.